۲۷ آذرماه ۱۴۰۳؛ استاندار کردستان در ششمین جلسه شورای آموزش و پرورش کردستان گفته بود: «تعدادی از معلمان استان کسر حقوق شدهاند که آموزش و پرورش در این رابطه «باید» تجدید نظر کند؛ افزون بر تجدیدنظر در کسر حقوق تعدادی از معلمان، اگر احکامی هم در مرحله اجرایی شدن قرار دارد، باید متوقف شود و میطلبد آموزش و پرورش نگاه مثبتی نسبت به این مسئله داشته باشد».
۲۷ مردادماه ۱۴۰۴؛ مدیرکل آموزش و پرورش کردستان در گفتوگو با تسنیم در پاسخ به این سؤال که احکام صادره کسری حقوق و اخراج برای معلمان کردستانی به کجا رسید؟ اعلام کرده بود: «احکام معلمان در دست پیگیری و اقدام است، مورد خاصی نداریم».
۴ شهریورماه ۱۴۰۴؛ استاندار کردستان از قول وزیر آموزش و پرورش اظهار کرد: «بررسی تخلفات انجام شده است، امکان رسیدگی مجدد در وزارت آموزش و پرورش و استان وجود ندارد و تصمیمگیری درباره این موضوع در این سطح قابل انجام نیست... وزیر آموزش و پرورش تاکید داشت که تنها مسیر قانونی برای رسیدگی به این موضوع دیوان عدالت اداری است».
شاید هیچ سندی نمیتوانست به روشنیِ سخنان نقل شده از قول «علیرضا کاظمی» پوچ و شعاری بودن وعدههای «آرش زرهتن لهونی» را برای مردم کردستان اثبات کند؛ وقتی وزیر اعلام میکند که تنها مسیر قانونی برای رسیدگی به موضوع دیوان عدالت اداری است، یعنی تصمیمگیری دیگر در حیطه اختیارات دولت نیست و بنابراین بخشی از وعدههای پیشین استاندار عملاً قابلیت اجرا ندارد.
غیر از این، مگر «لهونی» رئیس شورای آموزش و پرورش کردستان نیست؟ اگر او به گفتههایش باور داشته چطور عوامل مرتبط با موضوع در آ.پ کردستان وقعی به دستوراتش نگذاشتهاند؟ آنچه اتفاق افتاده این پرسش را ایجاد میکند که چرا اظهارات استاندار در سطح اجرا پیگیری نشده و چه عواملی موجب شده دستورات وی عملیاتی نشود؟
اما مدیرکل آموزش و پرورش کردستان که درباره احکام صادره برای معلمان کردستان در کمال ناباوری ادعا کرده «مورد خاصی نداریم» نباید بگوید اگر پروندهسازی برای یک معلم، آن هم با فشار از بیرون! مورد خاص نیست پس چیست؟ اگر اعتراف پروندهساز روسیاه به جرم فاحش سازمانی پروندهسازی با فشار ـ که گویا سندش نزد شماست و اذعان کردهاید که آن را برای وزارتخانه هم ارسال کردهاید ـ مورد خاص نیست چه نام دیگری بر آن میگذارید؟ اگر عدم دسترسی محکومعلیه به سندی که میتوانست حکم صادره را در دیوان عدالت اداری نقض کند، مورد خاص نیست، دیگر چه چیزی میتواند مورد خاص باشد؟ شرم کنید!
وقتی وعدههای بیپشتوانه استاندار ابتر میماند و مدیرکل آموزش و پرورش کردستان هم میگوید «مورد خاصی نداریم» دیگر نباید تعجب کنیم وقتی خبردار شویم آموزش و پرورش کردستان برای دفاع از رأی اصداری هیئت رسیدگی به تخلفات این دستگاه، لایحه دفاعیه تنظیم و به دیوان عدالت اداری فرستاده تا از رأی صادره برای پروندهای که با فشار از بیرون تشکیل شده و اتفاقاً مدیرکل هم بر ابعاد ظالمانه آن اشراف دارد، دفاع کند.
«آرش زرهتن لهونی» و «سیدفواد حسینی» اگر بنایشان اقناع جامعه با ابزار شفاف سازی بود یک بار برای افکار عمومی توضیح میدانند که «محمدرسول صحرایی» با طی کردن چه فرآیندی رئیس هیئت بدوی رسیدگی به تخلفات اداری آموزش و پرورش کردستان شده است؛ نباید برای مردم کردستان روشن شود «صحرایی» پیش از آنکه به این جایگاه برسد چند سال در سر کلاس درس حاضر بوده است؟
با این تفاصیل، بد نیست با طرح یک موضوع چند سؤال مشخص مطرح و منتظر پاسخ روشن و شفاف بمانیم و اگر پاسخی داده نشد به طریقی دیگر طرح مسئله کنیم. بخوانید.
مدیرکل آموزش و پرورش کردستان جایی گفته، اوایل خردادماه، هیئتی شامل ۴ نفر از اعضای اصلی هیئت تخلفات وزارت آموزش و پرورش با دستور وزیر به کردستان آمده و به چند شهرستان استان هم سفر کردهاند.
«حسینی» همچنین گفته که «جلو حدود ۴۸ حکم اخراج را هم گرفتهایم»؛ «برای ۷۵۰ نفر پرونده تشکیل داده سؤال کردهام برای چه؟ گفته پست فلان را لایک کرده، عکس پروفایلش این بوده، میپرسم این گردش کار است؟»
استاندار به عنوان نماینده عالی دولت در استان و مدیرکل آموزش و پرورش کردستان به عنوان مدیر دستگاه مرتبط با موضوع معلمان برای افکار عمومی روشن کنند سفر هیئت اعزامی وزیر که گویا قضات برخی شعب هیئت تخلفات وزارت آموزش و پرورش هم در میان آنها بودهاند چه نتایجی داشته است؟
استاندار کردستان و مدیرکل آموزش و پرورش استان باید روشن کنند ۴۸ حکم اخراج با چه مستندات و ادله قانونی صادر شده که «حسینی» اعلام کرده جلو آنها را گرفتهایم؛ اگر ادعای مدیرکل واقعیت داشته باشد هیئت رسیدگی به تخلفات باید به سؤالات بسیاری پاسخ دهد.
درباره آنچه پروندهسازان در آموزش و پرورش کردستان مرتکب شدهاند و مدیرکل آموزش و پرورش کردستان در عین وقوف کامل به آن اعلام میکند «مورد خاصی نداریم» باز هم خواهیم نوشت؛ فقط یادتان باشد پرده آخر نمایش تراژیک آموزش و پرورش کردستان را الزاماً همانهایی نخواهند نوشت که تاکنون نویسنده بودهاند!
فرید کریمی