کمپ گردی در لوت، بی‌برنامگی در کردستان/سفر نمایشی استاندار به کرمان و سؤالات بی‌پاسخ افکار عمومی
آنچه سال گذشته به‌عنوان «سفر کاری» استاندار کردستان به کرمان رسانه‌ای شد، اکنون و بنا به شواهد، بیش از آنکه مأموریتی هدفمند بوده باشد، به توری تشریفاتی و بی‌ثمر شبیه شده است؛ استانداری که رایزنی با شرکت‌های سرمایه‌گذار، الگوبرداری از زیرساخت‌های گردشگری و جذب سرمایه را وعده داده بود، تاکنون هیچ گزارشی از نتایج سفر ارائه نکرده است. آیا وقت آن نرسیده مردم بدانند حاصل آن همه هزینه و تبلیغات چه بوده و سفر چه آورده‌ای برای توسعه کردستان داشته است؟ «آرش لهونی» پاسخ‌گو نیست، مدیران دستگاه‌های نظارتی که در آن سفر حضور داشتند هم نمی‌خواهند به مردم توضیح دهند؟
چندین ماه از سفر پر هیاهوی استاندار کردستان به استان کرمان می‌گذرد؛ سفری که در قالب بازدید از اکوکمپ گردشگری «شهداد» و طبق آنچه اعلام شد به قصد «الگو گرفتن از کرمان»، «رایزنی با شرکت‌های موفق سرمایه‌گذاری» و «ارتقای حوزه گردشگری استان» انجام شد با این حال، هیچ‌گونه گزارش رسمی، خبری یا تحلیلی از خروجی این سفر تاکنون به مردم ارائه نشده است.
اکنون این پرسش جدی مطرح است که آیا استاندار با گذشت قریب به نیم‌سال از این سفر پر زرق‌وبرق، ضرورتی در ارائه گزارش شفاف و مستند از نتایج و دستاوردهای آن به مردم کردستان احساس نمی‌کند؟ آیا مردم این استان محق نیستند بدانند محصول و برآیند آن سفر دقیقاً چه بوده است؟ اگر رایزنی‌هایی با شرکت‌های بزرگ حوزه سرمایه‌گذاری صورت گرفته، رایزنی‌ها به چه نقطه‌ای رسیده و چه منفعتی برای مردم کردستان داشته است؟
از سوی دیگر، انتظار می‌رود صراحتاً مشخص شود که ایده اولیه این سفر دقیقاً از سوی چه کسی یا نهادی مطرح شده است؟ آیا برنامه‌ریزی سفر از جانب شخص استاندار بوده یا از سوی معاون اقتصادی، یا مشاورین خاص و غیررسمی «آرش لهونی» پیشنهاد شده است؟ دلیل حضور فردی معلوم‌الحال که سال‌ها از حوزه رسانه ارتزاق کرده و ظاهراً مسئولیت اجرایی ندارد در آن سفر و در کنار «لهونی» محل تأمل است! بالاخره افکار عمومی حق دارد بداند طراح و تصمیم‌ساز واقعی کردستان چه فرد یا افرادی هستند یا خیر؟ اگر نتیجه تصمیم‌ها تحمیل هزینه به مردم و بیت‌المال باشد چه کسی باید به مردم پاسخ‌گو شود؟
منطقی است اگر کسی بگوید پروژه‌ای مانند اکوکمپ شهداد که با سرمایه‌گذاری میلیاردی و در دل کویر لوت شکل گرفته، از حمایت‌های ملی، امتیاز واگذاری زمین، امکان دسترسی آزاد به منابع و زیرساخت‌های ضروری حمل و نقل برخوردار بوده است اما در کردستان، سرمایه‌گذاران بخش خصوصی درگیر فرآیندهای فرسایشی، تعارض بین دستگاه‌ها، مشکلات اسناد، زمین و نبود حمایت واقعی هستند؛ پس جای طرح این سؤال از شخص «لهونی» وجود دارد که دقیقاً کدام بخش از الگوی کرمان قرار بود در کردستان پیاده شود؟ و آیا اساساً الگوبرداری در چنین شرایط نامتوازنی، معنا و نتیجه‌ای جز اتلاف وقت و انرژی داشته است؟
استان کردستان با بحران‌های متعددی همچون نرخ بیکاری بالا، نبود توسعه صنعتی، بلاتکلیفی در ده‌ها پروژه عمرانی مهم و صدالبته نارضایتی فزاینده از عملکرد استاندار دولت چهاردهم مواجه است و در چنین وضعیتی، اولویت‌بخشی به سفری برای بازدید از یک پروژه خاص در اقلیم و شرایطی کاملاً متفاوت، بیش از آنکه نشان از درک عمیق مسائل استان داشته باشد، شائبه فرار از میدان عمل و توسل به نمایش‌های رسانه‌ای را تقویت می‌کند؛ غیر از این است؟!
تجربه ثابت کرده نگاه سطحی و تقلیدی به امور نه‌تنها کمکی به پیشرفت و توسعه نمی‌کند، بلکه ذهن مدیران را از پرداختن به ریشه‌های اصلی عقب‌ماندگی استان منحرف می‌سازد؛ سفر به استانی دیگر زمانی ارزشمند و قابل دفاع است که نتیجه‌ای روشن، اثرگذار و قابل لمس برای مردم داشته باشد در غیر این صورت، صرف هزینه‌های هنگفت، اختصاص وقت مدیران و استفاده تبلیغاتی از آن، به‌نوعی بازی با امید مردم تلقی می‌شود.
اکنون باید به‌صراحت از «آرش زره‌تن لهونی» پرسید خروجی رایزنی‌ها در آن سفر چه بود؟ آیا هیچ شرکتی حاضر به سرمایه‌گذاری در کردستان شد؟ آیا حتی یک طرح سرمایه‌گذاری از آن سفر به مرحله تفاهم‌نامه، مطالعات اولیه یا اقدام رسمی رسیده است؟ چه میزان سرمایه جذب شد؟ چند شغل در استان فلاکت‌زده کردستان در نتیجه آن سفر ایجاد شد؟ و اگر هیچ‌کدام از این موارد محقق نشده، چرا از مردم به خاطر اجرای آن نمایشنامه مضحک عذرخواهی نمی‌شود؟
مدیران دستگاه‌های نظارتی که همراه استاندار به کرمان سفر کرده بودند چرا سکوت کرده‌اند؟ مگر قرار نبود شرکت میزبان استاندار و همراهان، همان سرمایه‌گذاری که در گردشگری و کشاورزی و توسعه باغات کرمان انجام داده بود را در محروم‌ترین نقطه استان کردستان هم انجام دهد؟ مگر قرار نبود به بهانه آن اقدام خطوط هواپیمایی استان را هم ارتقا دهند؟ مگر قرار نبود هواپیمایی ماهان پروازهای سقز و سنندج را برقرار کند؟ پس چه شد؟
پاسخ به افکار عمومی نه یک امر تشریفاتی که وظیفه‌ای عرفی و چه‌بسا قانونی برای هر مقام مسئول است که مرتکب فعل ناصواب می‌شود؛ استاندار، نماینده عالی دولت در استان بوده و مسئولیت پاسخ‌گویی به مردم را بر دوش دارد؛ استمرار سکوت «لهونی» درباره سفر انجام شده، مصداق روشنی از بی‌توجهی به حق مردم در آگاهی از نحوه برنامه‌ریزی توسعه‌ای و هزینه‌کرد منابع استان است؛ مردم کردستان نیازمند شفافیت و پاسخ‌گویی هستند نه نمایش‌های خبری، سفرهای پر زرق‌وبرق بی‌نتیجه و سر دادن شعارهای کلی و توخالی!
فرید کریمی
دریافت صفحه با کد QR