پس از صدور دستور نمایشی «آرش لهونی» در خصوص پرونده‌های معلمان و با وجود انتصاب مدیرکل جدید آ.پ کردستان تقریباً همه متهمان اصلی پرونده‌سازی سر جای خودشان هستند؛ که بر این چشمه همان آب روان است که بود! سازماندهی معلمان تحت مدیریت فردی که با فشار از بیرون پرونده‌سازی کرده گناهی است که دین آن تا ابد بر گردن «سیدفواد حسینی» و «محسن فتحی» به عنوان نماینده حامی انتصاب او خواهد ماند.
«تعدادی از معلمان استان کسر حقوق شده‌اند که آموزش و پرورش در این رابطه باید تجدید نظر کند.. افزون بر تجدیدنظر در کسر حقوق تعدادی از معلمان، اگر احکامی هم در مرحله اجرایی شدن قرار دارد، باید متوقف شود».
این جملات شاه‌بیت سخنان «آرش زره‌تن لهونی» در اواخر آذرماه سال گذشته و در ششمین جلسه شورای آموزش و پرورش استان بود که تحقیقاً مانند دستوری که او ۸ آذر ۱۴۰۳ در باب شفاف‌سازی تسهیلات بانکی صادر کرد، به زباله‌دان تاریخ سپرده شد.
دوش لعلش عشوه‌ای می‌داد حافظ را ولی
من نه آنم کز وی این افسانه‌ها باور کنم
نمایشی بودن دستورات «لهونی» با وجود ادامه کار مدیرکل منصوب دولت سابق در آموزش و پرورش کردستان برای غالب ناظران امور استان محرز نبود اما پس از انتصاب مدیرکل جدید آموزش و پرورش کردستان عیار سخنان استاندار ناکارآمد دولت پزشکیان در ارتباط با معلمان روشن‌تر شد.
کیست که نداند «سیدفواد حسینی» از نیروهای نزدیک به «محسن فتحی»، نماینده مردم سنندج، دیواندره و کامیاران در مجلس است؟ مستندات حضور «حسینی» در ستاد تبلیغاتی «فتحی» در زمان انتخابات امری نیست که قابل انکار باشد بنابراین مدیریت این چهره در آموزش و پرورش را باید آشی دانست که «لهونی» و «فتحی» با هم پختند هرچند بعید است هیچ‌کدام در آینده حاضر شوند شوری یا بی‌نمکی آن را گردن بگیرند!
«حسینی» فروردین‌ماه سال جاری مدیرکل آموزش و پرورش کردستان شد اما با گذشت بیش از ۳ ماه از دوره مدیریتش هرگز نخواست به اساسی‌ترین مطالبه معلمان که برخورد با پرونده‌سازان بود به شکل مطلوب پاسخ دهد.
سؤالات بسیاری وجود دارد که این قلم به شرط بقای عمر در نوشتارهایی جداگانه با ارائه مستندات مطرح خواهد کرد؛ رئیس شورای آموزش و پرورش کردستان و مدیرکل آموزش و پرورش استان پاسخی بدهند یا ندهند بر اصل موضوع که لزوم شفاف‌سازی است خدشه‌ای وارد نخواهد کرد.
یکی از سؤالاتی که در برابر «حسینی» و «لهونی» وجود دارد آن است که این دو مقام مسئول چطور اجازه دادند که سازماندهی معلمان تحت نظر فلان مدیر ناحیه روسیاهی انجام شود که خود به پرونده‌سازی با فشار از بیرون اذعان کرده و از قضا مستندات این اقدام شنیع و فراقانونی در اختیار مدیرکل آموزش و پرورش است؟
مدیرکل آموزش و پرورش کردستان چه جوابی برای معلمانی دارد که یک بار دیگر ظالمانه سازماندهی شده و دست‌شان برای اعتراض به هیچ جایی نمی‌رسد؟ «حسینی» چطور اجازه داد سازماندهی معلمان را مدیر ظالمی انجام دهد که برای پرونده‌سازی کذایی به خفت فشار از بیرون تن داده بود؟
در حراست آموزش و پرورش کردستان چه خبر است؟ مگر «فواد حسینی» نمی‌داند پرونده‌سازی فلان مدیر ناحیه آموزش و پرورش تحت فشار بیرونی برای حراست آموزش و پرورش کردستان محرز شده است؟ چنین مدیری چطور به جای پاسخ‌گویی در هیئت تخلفات هنوز بر سر کار است و سازماندهی معلمان، تحت مدیریت او انجام شده است؟
«سیروس قائم‌پناه» اگر از پرونده‌سازی مدیر یک ناحیه آموزش و پرورش کردستان تحت فشار بیرونی اطلاع نداشته که خاک بر سر سیستم آموزشی کشور و اگر اطلاع داشته چطور به وظیفه حفاظت پرسنلی خود عمل نکرده و اجازه داده پرونده‌سازی تا حصول مطلوب پرونده‌سازان ادامه پیدا کند؟
اگر «دخالت بیرونی» در پرونده‌سازی برای مدیرکل آموزش و پرورش محرز است که گویا هست! حراست آموزش و پرورش نباید مشخص کند عاملان این دخالت بیرونی چه فرد یا افرادی بوده‌اند تا آسیب دیده از پرونده‌سازی بتواند در محاکم قضایی دادخواهی کند؟ «قائم‌پناه» به وظایفش آگاه نیست یا نمی‌خواهد به وظیفه عمل کند؟
مدیرکل آموزش و پرورش کردستان که گویا می‌داند در کردستان برای ۷۵۰ نفر پرونده تشکیل داده‌اند و ایضاً گویا وقتی او سؤال کرده برای چه؟ جواب گرفته: «لایک پست فلان ... عکس پروفایلش این بوده»! استاندار، مدیرکلش و نماینده حامی مدیرکل نباید مشخص کنند این پرونده‌سازان چه کسانی بوده‌اند و با چه انگیزه‌ای دست به چنین کاری زده‌اند؟
«محسن فتحی» کجاست؟ لازم نمی‌داند در این باره از مدیرکل مطلوبش در آموزش و پرورش سؤال کند؟ شاید بهتر باشد این نماینده بلادرنگ جلسه‌ای با «لهونی» و «حسینی» برگزار کرده و ابعاد موضوع را بررسی و موکلانش را به صورت شفاف از نتیجه آگاه کند.
مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز
ور نه در مجلس رندان خبری نیست که نیست
نه گریبان پرونده‌سازان را رها خواهیم کرد و نه گریبان استاندار و مدیرکل آموزش و پرورش و نماینده کامیاران در مجلس را؛ به دلیل برخی محذورات اخلاقی «فعلاً» از انتشار فایل‌های صوتی مرتبط با آنچه در آموزش و پرورش گذشته و می‌گذرد پرهیز کرده‌ایم، اما قرار نیست این رفتار و گفتار از روی کرامت، ترجمه به تحلیل‌های علیل و من‌درآوردی شود!
نکته‌ای کان جست ناگه از زبان
همچو تیری دان که آن جست از کمان
وا نگردد از ره آن تیر ای پسر
بند باید کرد سیلی را ز سر
چون گذشت از سر، جهانی را گرفت
گر جهان ویران کند نبود شگفت
فرید کریمی
این جملات شاه‌بیت سخنان «آرش زره‌تن لهونی» در اواخر آذرماه سال گذشته و در ششمین جلسه شورای آموزش و پرورش استان بود که تحقیقاً مانند دستوری که او ۸ آذر ۱۴۰۳ در باب شفاف‌سازی تسهیلات بانکی صادر کرد، به زباله‌دان تاریخ سپرده شد.
دوش لعلش عشوه‌ای می‌داد حافظ را ولی
من نه آنم کز وی این افسانه‌ها باور کنم
نمایشی بودن دستورات «لهونی» با وجود ادامه کار مدیرکل منصوب دولت سابق در آموزش و پرورش کردستان برای غالب ناظران امور استان محرز نبود اما پس از انتصاب مدیرکل جدید آموزش و پرورش کردستان عیار سخنان استاندار ناکارآمد دولت پزشکیان در ارتباط با معلمان روشن‌تر شد.
کیست که نداند «سیدفواد حسینی» از نیروهای نزدیک به «محسن فتحی»، نماینده مردم سنندج، دیواندره و کامیاران در مجلس است؟ مستندات حضور «حسینی» در ستاد تبلیغاتی «فتحی» در زمان انتخابات امری نیست که قابل انکار باشد بنابراین مدیریت این چهره در آموزش و پرورش را باید آشی دانست که «لهونی» و «فتحی» با هم پختند هرچند بعید است هیچ‌کدام در آینده حاضر شوند شوری یا بی‌نمکی آن را گردن بگیرند!
«حسینی» فروردین‌ماه سال جاری مدیرکل آموزش و پرورش کردستان شد اما با گذشت بیش از ۳ ماه از دوره مدیریتش هرگز نخواست به اساسی‌ترین مطالبه معلمان که برخورد با پرونده‌سازان بود به شکل مطلوب پاسخ دهد.
سؤالات بسیاری وجود دارد که این قلم به شرط بقای عمر در نوشتارهایی جداگانه با ارائه مستندات مطرح خواهد کرد؛ رئیس شورای آموزش و پرورش کردستان و مدیرکل آموزش و پرورش استان پاسخی بدهند یا ندهند بر اصل موضوع که لزوم شفاف‌سازی است خدشه‌ای وارد نخواهد کرد.
یکی از سؤالاتی که در برابر «حسینی» و «لهونی» وجود دارد آن است که این دو مقام مسئول چطور اجازه دادند که سازماندهی معلمان تحت نظر فلان مدیر ناحیه روسیاهی انجام شود که خود به پرونده‌سازی با فشار از بیرون اذعان کرده و از قضا مستندات این اقدام شنیع و فراقانونی در اختیار مدیرکل آموزش و پرورش است؟
مدیرکل آموزش و پرورش کردستان چه جوابی برای معلمانی دارد که یک بار دیگر ظالمانه سازماندهی شده و دست‌شان برای اعتراض به هیچ جایی نمی‌رسد؟ «حسینی» چطور اجازه داد سازماندهی معلمان را مدیر ظالمی انجام دهد که برای پرونده‌سازی کذایی به خفت فشار از بیرون تن داده بود؟
در حراست آموزش و پرورش کردستان چه خبر است؟ مگر «فواد حسینی» نمی‌داند پرونده‌سازی فلان مدیر ناحیه آموزش و پرورش تحت فشار بیرونی برای حراست آموزش و پرورش کردستان محرز شده است؟ چنین مدیری چطور به جای پاسخ‌گویی در هیئت تخلفات هنوز بر سر کار است و سازماندهی معلمان، تحت مدیریت او انجام شده است؟
«سیروس قائم‌پناه» اگر از پرونده‌سازی مدیر یک ناحیه آموزش و پرورش کردستان تحت فشار بیرونی اطلاع نداشته که خاک بر سر سیستم آموزشی کشور و اگر اطلاع داشته چطور به وظیفه حفاظت پرسنلی خود عمل نکرده و اجازه داده پرونده‌سازی تا حصول مطلوب پرونده‌سازان ادامه پیدا کند؟
اگر «دخالت بیرونی» در پرونده‌سازی برای مدیرکل آموزش و پرورش محرز است که گویا هست! حراست آموزش و پرورش نباید مشخص کند عاملان این دخالت بیرونی چه فرد یا افرادی بوده‌اند تا آسیب دیده از پرونده‌سازی بتواند در محاکم قضایی دادخواهی کند؟ «قائم‌پناه» به وظایفش آگاه نیست یا نمی‌خواهد به وظیفه عمل کند؟
مدیرکل آموزش و پرورش کردستان که گویا می‌داند در کردستان برای ۷۵۰ نفر پرونده تشکیل داده‌اند و ایضاً گویا وقتی او سؤال کرده برای چه؟ جواب گرفته: «لایک پست فلان ... عکس پروفایلش این بوده»! استاندار، مدیرکلش و نماینده حامی مدیرکل نباید مشخص کنند این پرونده‌سازان چه کسانی بوده‌اند و با چه انگیزه‌ای دست به چنین کاری زده‌اند؟
«محسن فتحی» کجاست؟ لازم نمی‌داند در این باره از مدیرکل مطلوبش در آموزش و پرورش سؤال کند؟ شاید بهتر باشد این نماینده بلادرنگ جلسه‌ای با «لهونی» و «حسینی» برگزار کرده و ابعاد موضوع را بررسی و موکلانش را به صورت شفاف از نتیجه آگاه کند.
مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز
ور نه در مجلس رندان خبری نیست که نیست
نه گریبان پرونده‌سازان را رها خواهیم کرد و نه گریبان استاندار و مدیرکل آموزش و پرورش و نماینده کامیاران در مجلس را؛ به دلیل برخی محذورات اخلاقی «فعلاً» از انتشار فایل‌های صوتی مرتبط با آنچه در آموزش و پرورش گذشته و می‌گذرد پرهیز کرده‌ایم، اما قرار نیست این رفتار و گفتار از روی کرامت، ترجمه به تحلیل‌های علیل و من‌درآوردی شود!
نکته‌ای کان جست ناگه از زبان
همچو تیری دان که آن جست از کمان
وا نگردد از ره آن تیر ای پسر
بند باید کرد سیلی را ز سر
چون گذشت از سر، جهانی را گرفت
گر جهان ویران کند نبود شگفت
فرید کریمی
کد مطلب : 870
pezhvakkurdestan.ir/vdcicuav2t1ay.bct.html
تگ ها