«غریب سجادی» در نشست با «محسن فتحی» از همدلی و هماهنگی هیئتهای تحت امر دو کاربدست برای برگزاری انتخابات پردهبرداری و این رویداد را حاوی پیامی روشن دانسته است؛ پیام تلخ هماهنگ شدن مجریان و ناظران چیزی غیر از استحاله نظارت چه میتواند باشد؟! خروجی مسئلهدار این همدلی و هماهنگی زنگ خطری جدی برای سلامت و مشروعیت انتخابات نیست؟ سودای کج مپز که نباشد مجال تو! دو همدل هماهنگ فراموش نکنند که در این کمند سر سرکشان بسی است!
کانال اطلاعرسانی منتسب به فرمانداری سنندج، ۲۳ آذرماه، اخباری از برگزاری نشست مشترک ستاد انتخابات و هیئت نظارت شهرستان سنندج با حضور «محسن فتحی» و «غریب سجادی» منتشر کرد.
اینکه «غریب سجادی» و «محسن فتحی»، یکی در دوره قبل انتخابات شورا توسط هیئت نظارت رد صلاحیت شد و نتوانست خود را در معرض رأی مردم قرار دهد و دیگری در انتخابات دوره فعلی مجلس پس از پیچیدن زمزمههای رد صلاحیتش در جامعه، به عرصه برگشت و حالا یکی رئیس ستاد انتخابات شهرستان است و دیگری رئیس هیئت نظارت استان، کمدی دراماتیکی است که شاید نمونهاش در کمتر جایی از پهنه گیتی یافت شود!
این صحنه اگر نمایشنامه بود، تماشاگر وسط اجرا میخندید و سالن را ترک میکرد اما چون سیاست است نه تنها مضحک نیست بلکه میتوان در قالب آن هم از عقلانیت، سلامت و مشارکت حداکثری گفت و هم از آزادی، آگاهی و زمینهسازی برای انتخاب افراد توانمند و اصلح سخن به میان آورد.
خاماندیشانه بودن اظهارات «دو همدل هماهنگ برای انتخابات شوراها در سنندج» آنقدر مشهود است که نیازی به ارائه سند و مدرک ندارد؛ محکمترین نشانه، نادیده گرفتن بازیگران قدرتمند صحنه است؛ منظورم دیگرانی نیست که آنها هم برای انتخابات پیش رو همدل و هماهنگ شدهاند! مقصودم مردم بود. آنهایی که «غریب سجادی» و «محسن فتحی» را آزمودهاند و با پی بردن به عیار وفای به عهدشان، موعظهشان را به یک تسو خریدار نیستند.
دوش لعلش عشوهای میداد حافظ را ولی
من نه آنم کز وی این افسانهها باور کنم
رئیس هیئت نظارت باید بداند این هیئت وظیفهاش تشویق مردم، تحلیل تجربه شوراها یا امیددرمانی اجتماعی نیست. وظیفهاش محدود، مشخص و حقوقی است: نظارت بیطرفانه. بهکارگیری ادبیاتی فراتر از حدود وظایف قانونی هیئت نظارت، توسط رئیس این هیئت میتواند شائبه خروج از نقش نظارتی و ورود به عرصه سیاستورزی را ایجاد کند.
مشکل انتخابات، کمبود شعار نیست؛ وفور شعار است. آنچه کم است، صداقت فردی و شجاعت پذیرش تعارض منافع است و تا زمانی که اینها حل نشود، سخن گفتن از سلامت و عقلانیت، نمک پاشیدن روی زخم اعتماد عمومی است.
تلخند ماجرا آنجاست که یکی از اعضای هیئت نظارت، رئیس دفتر جناب نماینده است! «محسن فتحی» نباید بگوید در کدام قاموس نظارتی، چنین نسبتی با اصل بیطرفی سازگار است؟ این دیگر شائبه نیست؛ تعارض منافع عریان است. نظارتی که به دفتر سیاسی گره خورده، نظارت نیست، امتداد قدرت است. همدلان هماهنگ نباید فراموش کنند خروجی یک فرآیند معیوب، هر چقدر هم با رأی مردم مُهر شود، سالم نمیشود!
ادعای جوانگرایی و پایبندی به تنوع سلایق در سخنان رئیس هیئت نظارت بر انتخابات استان کردستان، زمانی باورپذیر است که در عمل، منتقدان و مستقلها حذف نشوند. جوانگرایی بدون استقلال، فقط تزئین ویترین است؛ مثل نصب دوربین مداربسته در اتاقی که همه میدانند تصمیمها جای دیگری گرفته میشود.
فرماندار سنندج مدعی است که «همدلی هیئت اجرایی و نظارت زمینهساز انتخاب افراد توانمند و شایسته است». این سخن نه تنها توهین به عقلانیت است، بلکه مفهومی متضاد با وظیفه قانونی هیئت نظارت را آشکار میکند. سخن «سجادی» اگر دقیق خوانده شود، بیشتر نگرانکننده است تا امیدوارکننده. همدلی دو نهادی که وظیفهشان کنترل و مهار یکدیگر است، نه تضمین سلامت، بلکه هشدار جدی است. نظارت قرار نیست همدل اجرا باشد، قرار است مستقل، سختگیر و چهبسا مزاحم باشد!
به زعم راقم این سطور، پیام نشست ۲۳ آذرماه فرمانداری سنندج به مردم روشن است: وقتی نهادهای ناظر و مجری همدل شوند، همدلی آنها، این نگرانی را در افکار عمومی ایجاد میکند که مبادا فرآیند تصمیمگیری انتخاباتی، بهجای رقابت آزاد، تحت تأثیر هماهنگیهای غیرشفاف قرار گیرد و ناگفته پیداست که مردم نمیخواهند رأیشان جزئی از پیشنویس تصمیمات همدلانه «محسن فتحی» و «غریب سجادی» باشد.
آنچه از نشست فرمانداری سنندج نقل شده تولیدکننده بیاعتمادی در جامعه است و تجربه نشان داده تداوم چنین ادبیاتی، در صورت عدم اقناع افکار عمومی، ممکن است به کاهش مشارکت منجر شود؛ مردم و بسیاری از کنشگران سیاسی و مدنی نگرانند شعار همدلی بین مجری و ناظر، در صورت فقدان سازوکارهای شفاف، به حذف نامحسوس برخی نامزدهای مستقل بیانجامد.
همدلی و هماهنگی «محسن فتحی»، «غریب سجادی» و عواملشان را باید زیر ذرهبین گرفت و حرکات و سکناتشان در باب انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا را به مردم گزارش کرد و این قصه سر دراز دارد...
فرید کریمی
اینکه «غریب سجادی» و «محسن فتحی»، یکی در دوره قبل انتخابات شورا توسط هیئت نظارت رد صلاحیت شد و نتوانست خود را در معرض رأی مردم قرار دهد و دیگری در انتخابات دوره فعلی مجلس پس از پیچیدن زمزمههای رد صلاحیتش در جامعه، به عرصه برگشت و حالا یکی رئیس ستاد انتخابات شهرستان است و دیگری رئیس هیئت نظارت استان، کمدی دراماتیکی است که شاید نمونهاش در کمتر جایی از پهنه گیتی یافت شود!
این صحنه اگر نمایشنامه بود، تماشاگر وسط اجرا میخندید و سالن را ترک میکرد اما چون سیاست است نه تنها مضحک نیست بلکه میتوان در قالب آن هم از عقلانیت، سلامت و مشارکت حداکثری گفت و هم از آزادی، آگاهی و زمینهسازی برای انتخاب افراد توانمند و اصلح سخن به میان آورد.
خاماندیشانه بودن اظهارات «دو همدل هماهنگ برای انتخابات شوراها در سنندج» آنقدر مشهود است که نیازی به ارائه سند و مدرک ندارد؛ محکمترین نشانه، نادیده گرفتن بازیگران قدرتمند صحنه است؛ منظورم دیگرانی نیست که آنها هم برای انتخابات پیش رو همدل و هماهنگ شدهاند! مقصودم مردم بود. آنهایی که «غریب سجادی» و «محسن فتحی» را آزمودهاند و با پی بردن به عیار وفای به عهدشان، موعظهشان را به یک تسو خریدار نیستند.
دوش لعلش عشوهای میداد حافظ را ولی
من نه آنم کز وی این افسانهها باور کنم
رئیس هیئت نظارت باید بداند این هیئت وظیفهاش تشویق مردم، تحلیل تجربه شوراها یا امیددرمانی اجتماعی نیست. وظیفهاش محدود، مشخص و حقوقی است: نظارت بیطرفانه. بهکارگیری ادبیاتی فراتر از حدود وظایف قانونی هیئت نظارت، توسط رئیس این هیئت میتواند شائبه خروج از نقش نظارتی و ورود به عرصه سیاستورزی را ایجاد کند.
مشکل انتخابات، کمبود شعار نیست؛ وفور شعار است. آنچه کم است، صداقت فردی و شجاعت پذیرش تعارض منافع است و تا زمانی که اینها حل نشود، سخن گفتن از سلامت و عقلانیت، نمک پاشیدن روی زخم اعتماد عمومی است.
تلخند ماجرا آنجاست که یکی از اعضای هیئت نظارت، رئیس دفتر جناب نماینده است! «محسن فتحی» نباید بگوید در کدام قاموس نظارتی، چنین نسبتی با اصل بیطرفی سازگار است؟ این دیگر شائبه نیست؛ تعارض منافع عریان است. نظارتی که به دفتر سیاسی گره خورده، نظارت نیست، امتداد قدرت است. همدلان هماهنگ نباید فراموش کنند خروجی یک فرآیند معیوب، هر چقدر هم با رأی مردم مُهر شود، سالم نمیشود!
ادعای جوانگرایی و پایبندی به تنوع سلایق در سخنان رئیس هیئت نظارت بر انتخابات استان کردستان، زمانی باورپذیر است که در عمل، منتقدان و مستقلها حذف نشوند. جوانگرایی بدون استقلال، فقط تزئین ویترین است؛ مثل نصب دوربین مداربسته در اتاقی که همه میدانند تصمیمها جای دیگری گرفته میشود.
فرماندار سنندج مدعی است که «همدلی هیئت اجرایی و نظارت زمینهساز انتخاب افراد توانمند و شایسته است». این سخن نه تنها توهین به عقلانیت است، بلکه مفهومی متضاد با وظیفه قانونی هیئت نظارت را آشکار میکند. سخن «سجادی» اگر دقیق خوانده شود، بیشتر نگرانکننده است تا امیدوارکننده. همدلی دو نهادی که وظیفهشان کنترل و مهار یکدیگر است، نه تضمین سلامت، بلکه هشدار جدی است. نظارت قرار نیست همدل اجرا باشد، قرار است مستقل، سختگیر و چهبسا مزاحم باشد!
به زعم راقم این سطور، پیام نشست ۲۳ آذرماه فرمانداری سنندج به مردم روشن است: وقتی نهادهای ناظر و مجری همدل شوند، همدلی آنها، این نگرانی را در افکار عمومی ایجاد میکند که مبادا فرآیند تصمیمگیری انتخاباتی، بهجای رقابت آزاد، تحت تأثیر هماهنگیهای غیرشفاف قرار گیرد و ناگفته پیداست که مردم نمیخواهند رأیشان جزئی از پیشنویس تصمیمات همدلانه «محسن فتحی» و «غریب سجادی» باشد.
آنچه از نشست فرمانداری سنندج نقل شده تولیدکننده بیاعتمادی در جامعه است و تجربه نشان داده تداوم چنین ادبیاتی، در صورت عدم اقناع افکار عمومی، ممکن است به کاهش مشارکت منجر شود؛ مردم و بسیاری از کنشگران سیاسی و مدنی نگرانند شعار همدلی بین مجری و ناظر، در صورت فقدان سازوکارهای شفاف، به حذف نامحسوس برخی نامزدهای مستقل بیانجامد.
همدلی و هماهنگی «محسن فتحی»، «غریب سجادی» و عواملشان را باید زیر ذرهبین گرفت و حرکات و سکناتشان در باب انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا را به مردم گزارش کرد و این قصه سر دراز دارد...
فرید کریمی
کد مطلب : 933
pezhvakkurdestan.ir/vdcicpa32t1ap.bct.html
تگ ها
