بحث ما در لطف طبع و خوبی اخلاق بود...
ماجرای «بهمن مرادنیا» و انتخابات مجلس دوازدهم امروز با یک بیانیه خاتمه یافت اما حکایت کردستان و فرزند متواضعش همچنان باقی است؛ این دیار، آنکه را بارها کار خیر بی روی و ریا کرد، هرگز از خاطر نخواهد برد.
«عافیت‌طلبان، رنج مردمان دیارمان، روزهای بهتر برای سرزمین‌مان، توسعە کردستان، استقبال اقشار، قوت قلب بیشتر، این مسیر سخت و دشوار، امید، دگم‌اندیشان، حیاط خلوت، مدنیت، خوابگه مورچگان، بی‌اخلاقی، شایعە‌سازی، پروندە‌سازی، سنگ‌اندازی، رد صلاحیت، مبارزە با عوام‌فریبی، ریاکاری، آغاز راه ایستادگی، منتقدان، دلسوزان، پاکدستی، شایستە‌سالاری، مردم آگاه و شریف کردستان، شور، شعور و درک سیاسی»، کلید واژه‌های بیانیه‌ای بود که پایان حکایت «یهمن مرادنیا» و انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی در کردستان را اعلام کرد.
 
سابقه آشنایی صاحب این قلم با «بهمن مرادنیا» به روز اعلام نام او به عنوان استاندار دومین دولت حسن روحانی در کردستان باز می‌گردد؛ مرد معتدل و متواضعی که دوست و دشمن به حسن خلقش در دوره استانداری کردستان معترف بودند خدماتی ماندگار در کردستان انجام داد و همین داشته‌های اخلاقی و عملکردی بود که نام او را اگر نگوییم به عنوان بخت مسلم پیروزی در انتخابات دوازدهمین دوره مجلس از حوزه انتخابیه سنندج، دیواندره و کامیاران بلکه به عنوان یکی از بخت‌های اصلی پیروزی در این رقابت، بر سر زبان‌ها انداخت، اما تقدیر اینگونه رقم خورد که نام او در نهایت در بین نامزدها نباشد.
 
از بیانیه امروز بهمن مرادنیا چنین برمی‌آید که او بیش از ماجرای ردصلاحیت، از بداخلاقی‌هایی رنجیده خاطر شده که منصوبان بی‌دستاورد دولت سیزدهم در کردستان در حقش روا داشتند؛ از آنان که زحماتش را نادیده گرفتند، از دار و دسته‌ای که با دستاوردهایش عکس یادگاری گرفتند، از چاپلوسان ثناگویی که در زمان استانداری در مجلس شورای خویش راه داده بود و اکنون ناجوانمردانه در جبهه مقابل او خنجر می‌زدند؛ از رسانه‌چی‌های آبرو باخته‌ای که برای نمونه خبر اتمام ریل‌گذاری راه‌‌آهن در زمان استانداری او را خودشان مستند کرده بودند و اکنون برای خوشامد استاندار وقت، اعداد درصد پیشرفت پروژه جابجا می‌کردند! حضور در عرصه انتخابات، برای «مرادنیا» چه درس‌های تازه‌ای که نداشت.
 
باده با محتسب شهر ننوشی زنهار         
بخورد باده‌ات و سنگ به جام اندازد
 
شاید در شرایط امروز «بهمن مرادنیا»، به زعم برخی منفعت‌طلبان کار عاقلانه آن باشد که از کنار او و ماجرایش بی سر و صدا عبور کرد اما راقم این سطور بر این باور استوار است که همانطور که عملکرد مرادنیا را در دوران استانداری بی‌رحمانه نقد کردیم، در این مقطع هم در عمل به وظیفه حرفه‌ای اجازه ندهیم انصاف به مسلخ برود؛ این قلم در دوره استانداری «بهمن مرادنیا» قریب صد مطلب انتقادی، با تندترین زبان علیه او تقریر کرد؛ مستنداتش موجود است؛ هرگز آنچه استاندار این دولت بر ما روا دید در دوره استانداری او شاهد نبودیم؛ وقتی برخورد او و نخستین استاندار دولت سیزدهم با منتقد را مقایسه می‌کنم، جز تحسین سعه‌صدرش چیزی در خاطرم نقش نمی‌بندد؛ قدرت در دست او امانت بود و مرادنیا سالکی بود که به عهد امانت وفا کرد.
 
کلام به درازا کشید اگرچه حق مطلب ادا نشد؛ دستاورد بی‌بدیل «مرادنیا» در آوردگاه این انتخابات بی‌شک رسیدن به برخی حقایق تازه بود؛ حقایق نجات‌بخش!  توصیه کوچک‌تر به بزرگ‌تر را به‌دور از ادب می‌دانم؛ اما شاید به بهانه این مقال، مرور چند خطی از مارگوت بیکل (به آلمانی: Margot Bickel)، شاعر آلمانی که از قضا متخصص الهیات و گفت‌وگو درمانی هم هست، با ترجمه ماندگار زنده‌یاد «احمد شاملو»، برای اول خودم و سپس جناب «مرادنیا» خالی از لطف نباشد:
 
برای تو و خویش
چشمانی آرزو می‌کنم
که چراغ‌ها و نشانه‌ها را در ظلمات‌مان ببیند
گوشی
که صداها و شناسه‌ها را در بیهوشی‌مان بشنود
برای تو و خویش
روحی
که این ‌همه را در خود گیرد و بپذیرد
و زبانی
که در صداقت خود ما را از خاموشی خویش بیرون کشد
و بگذارد از آن‌ چیزها که در بندمان کشیده ‌است سخن بگوییم
گاه آنچه که ما را به حقیقت می‌رساند 
خود از آن عاریست! 
زیرا تنها حقیقت است که رهایی می‌بخشد.
از بختیاری ماست
 ـ شاید ـ
 که  آنچه می‌خواهیم
 یا به دست نمی‌آید
 یا از دست می‌گریزد.
 
فرید کریمی
 
کد مطلب : 624
https://pezhvakkurdestan.ir/vdcfijdvaw6d0.giw.html
نام شما
آدرس ايميل شما

نظرات شما
۱
نظر
منتشر شده : ۱
در صف انتظار : ۰
غیر قابل انتشار : ۰
 
علی شیر محمدی
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها
درود بر شما،،درود بر غیور آن کردستان ،مردمان مهربان و شیرزنان پیروز و فرزندان دلیر ..درود بر مهربانی شما..
مگر میشود مردم سنندج ۸سال خدمات فرزند کرد برای سنندج را فراموش کنند..
مردی با اخلاق مهربان ،شفاف ،دست پاک ،مردی که نام سنندج را در منظر فرهنگی.،جشنهای نوروزی کرد،خدمات گردشگری،خدمت بزرگ((راه آهن همدان سنندج و فرودگاه سقز و جاده سنندج مریوان))حوزه کشاورزی،گماشتن مدیران بومی و کرد در راس استان،،و مهمتر شناساندن فرهنگ والای مردم کردستان را به دنیا....و.....و...ووورا فراموش کنند
((کور شود آنکه نتوان دید))
وجدان آسوده باد که مردم خود آگاهند که چه بودی چه کردی و چه هستی
هرکجا باشی به توسعه کردستان می اندیشی...درود بر شما ...
ما همیشه برایتان دعا میکنیم سلامتی و موفقیت شما را از خداوند یکتا خواهان و خواستاریم..
ارادتمند علی.شیرمحمدی ❤️🌹